پشتیبانی

کافه شعر ترنج | دلنوشته
   
 
نگارنده : حمید
جمعه ۱۱ بهمن ۱۳۹۲
شنبه
یکشنبه
دوشنبه
سه شنبه
چهارشنبه
پنجشنبه
...شنبه!
آمدی و جمعه ها با تمام غصه هایشان رفتند...
بمان تا بماند لبخند...

شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۲
میخواهم
دست بندازم دور زمین
دنیا را خفه کنم...
تو که نباشی، خاک بر سر زمین...

شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
پنجشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۲
چه ذوقی دارد برف؟
وقتی چهار فصلم زمستان است
وقتی تو گرم باشی...
من آدم برفی درست میکنم...

شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۲
زمین و زمان را به هم میدوزم
برای با تو بودن...
نبودنت...
مرا به خیاط خوبی بدل کرده...

شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۲
لبخندت
هم جان می دهد
هم جان می گیرد...
بلا تکلیف مانده روحم
در مقابل خنده هایت...

شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
جمعه ۲۲ آذر ۱۳۹۲
قلبم در سینه
برای تو می زند
و تو برای من
زنده ای
نباشی
تمام میشود...
روزهای زندگیم...

شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
جمعه ۲۲ آذر ۱۳۹۲
تو بهاری...
 شب یلدا هم که باشد...
 طولانی ترین بهار سالی...
 گرم و سبز و بارانی
 زمستان میشود نباشی...

شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
جمعه ۲۲ آذر ۱۳۹۲
زمین زیر قدم هایت سبز میشود...

من که...!
در آغوشت هستم...

شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
جمعه ۲۲ آذر ۱۳۹۲
گرمای حضورت
برف را هم آب میکند...
امسال زمستان نخواهم داشت...
در کنار تو

شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
یکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۲
صدايم كه ميكني
جنگلي سبز ميشود
ميان سرم
و پرندگان بر دستهايم لانه مي سازند
صدايم كه ميكني...
شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
یکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۲
هوا دو نفره هم كه باشد
نگران تنهاي نيستم
خيالت هميشه كنارم قدم ميزند...
به روياي تو
تابستان هم هواي دو نفره دارم...
حتي زير سقف اتاقم...


شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
شنبه ۲ آذر ۱۳۹۲
لبخند كه ميزني
ميان ابرهاي سياه دلم
لا به لاي رعد و برق روزگارم
خورشيد مي تابد
و من گرم ميشوم...

شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
شنبه ۲ آذر ۱۳۹۲
سيگار هم...
سوخت
براي فهم تنهايي هام...
شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
شنبه ۲ آذر ۱۳۹۲
گرماي وجودت
بر زمستان هم غلبه مي كرد...
نيستي
و چه خود نمايي ميكنند
ابرها در آسمان...

شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
جمعه ۱۰ آبان ۱۳۹۲
كنار تو كه قدم ميزنم
متوجه گذشت زمان نميشوم...
انگار همين چند لحظه پيش بود
كنارت كودكي بودم سراپا شادي...
نباشي
خواب مي ماند ساعتم در يك ربع مانده به تنهايي...

شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
جمعه ۱۰ آبان ۱۳۹۲
تو
زيباتر ميشوي
وقتي
من با شيطنتي كودكانه
از ويزور دوربين نگاهت ميكنم
و زير لب كلماتي زمزمه ميكنم...

شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
دوشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۲
در انتظار ديدنت...
چون ثانيه شماري هستم....
با سرعت دقيقه شمار
زمان كند ميگذرد وقتي نيستي


شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
شنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۲
من تسليمم
در مقابل لشكرموهات...
وقتي بازشان ميكني
و دستور حمله ميدهي...
شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
یکشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۲
تو زيبايي اما...

وقتي قرمز ميپوشي

از گيلاس هاي باغ آقا جان هم...

زيباتر ميشوي...

شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
پنجشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۲
من بدون تو

گلي هستم

بدون خاك، آب و نور

يك روز بيشتر عمر نمي كنم...

شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
پنجشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۲
كنار تو كه قدم ميزنم

چون سنگي

در مسير رود

از حضورت

نوازش ميشوم...

شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
چهارشنبه ۶ شهریور ۱۳۹۲
گيسوان تو
در باد
پرچم صلح است
ميان آشوب فكرهام...

شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
چهارشنبه ۶ شهریور ۱۳۹۲
روحم را
نوازش ميكني
چون برگ ياس در رودي آرام...
وقتي لبخند ميزني...
شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
سه شنبه ۵ شهریور ۱۳۹۲
پرنده ها عادت دارند به ديدنت
اول صبح...
تو كه طلوع ميكني...
ميخوانند...
من
بيدار ميشوم...

شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
سه شنبه ۵ شهریور ۱۳۹۲
هر كه مرا ميبيند...
تو را صدا ميزند!
قاب عكسي شده ام روي ديوار اتاقت...
شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
سه شنبه ۵ شهریور ۱۳۹۲
تنهايم
چون مترسكي در مزرعه اي بي محصول...
كه حتي كلاغ ها از او هراسي ندارند...
بتاب بر آفتابگردان هاي اطرافم
تا عمر دوباره بگيرم از گرماي وجودت...

شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
دوشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۲
انعكاس نور درچشمانت
گرمم ميكند...
خورشيد به چشمانت ميماند...
كمي سردتر...


شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
دوشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۲
در چشمانت پيامبري ديدم...
با معجزه هاي فراوان.
نگاهم كه ميكني روح مرده ام را زنده ميكني...

شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
یکشنبه ۳ شهریور ۱۳۹۲
مرا بوسيدي
زير آب رفتم...
زمين به نزديك ترين فاصله با خورشيد رسيد...
سوزاندي
و تمام كوهستان هاي يخي مرا ذوب كردي...

شعر از: دلنوشته
نگارنده : حمید
پنجشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۲
كمتر سياه بپوش...
تو...
هر رنگي بپوشي
آسمان همان رنگ است...!

شعر از: دلنوشته