پشتیبانی

دوباره از تو نوشتم هوا معطر شد
   
 
نگارنده : حمید
شنبه ۹ شهریور ۱۳۹۲
( همیشه خواسته ام از خدا فقط او را
چنان که خسته تنی چای قند پهلو را!

به مرگ راضی ام؛ آن جا که راوی قصه
سپرده است به او پیک نوشدارو را

سفر که فاصله انداخت بین ما، امروز
دوباره سوی من آورده این پرستو را )
***
- تن تو عطر پراکنده یا که آورده ست
نسیم صبح نشابور عطر لیمو را؟

دوباره از تو نوشتم هوا معطر شد
بریده اند به نام تو ناف آهو را

گرفته است به نام غنایم جنگی
سیاه لشگر گیسو کمان ابرو را !

مرا دلی ست پر از آه و آرزو ... مشکن
برای روز مبادا چراغ جادو را

تو شاعرانه ترین اتفاق عمر منی
بگو چکار کنم چشم ماجراجو را؟

شعر از: عليرضا بديع