در چشم هام جراتِ چنگیز دیگریست
جنگِ میان ما دو نفر کشته می دهد
وقتی کـه دستهات گلاویز دیگریست
فهمیده ام که داغِ جنوب از وجود توست
اهواز بـــی حضـور ِ تــــو، تبریزِ دیگریست
با نخل های شهر شما شرط بسته ام
پشت خزان طی شده پاییز دیگریست
در دادگاه...کافـــه...تفــاوت نمی کند
وقتی خدای قصّه سرِ میزِ دیگریست