دنيا همين كه بوده و دنيا همان كه هست
پاي سفر كه پيش بيايد مسافريم
آدم هراس جاده ندارد جوان كه هست
تا هرچه دور پشت مرا گرم مي كند
مثل تو دست همسفري مهربان كه هست
اصلا بدون مشكل شيرين نمي شود
در راه دست كم دو سه تا امتحان كه هست
گاهي براي ما خود اين راه مقصد است
يك جاده با فراز و نشيب آن چنان كه هست
حالا اگر چراغ نداريم بي خيال
فانوس شعرهاي تو در دستمان كه هست
خواب دو جفت بال و پر سبز ديده ام
پاهاي مان شكسته، ولي آسمان كه هست
پاي سفر كه پيش بيايد مسافريم
آدم هراس جاده ندارد جوان كه هست
تا هرچه دور پشت مرا گرم مي كند
مثل تو دست همسفري مهربان كه هست
اصلا بدون مشكل شيرين نمي شود
در راه دست كم دو سه تا امتحان كه هست
گاهي براي ما خود اين راه مقصد است
يك جاده با فراز و نشيب آن چنان كه هست
حالا اگر چراغ نداريم بي خيال
فانوس شعرهاي تو در دستمان كه هست
خواب دو جفت بال و پر سبز ديده ام
پاهاي مان شكسته، ولي آسمان كه هست