_نیست در آینه آن عاشق سابق با من_
سهم پیمانه ی دیوانه و فرزانه یکی ست
بگذر از مسئله ی عاقل و عاشق با من
دشمنان تشنه ی خون من و من تشنه ی مرگ
زهر شیرین من ! ای یار منافق با من !
تا کنون هیچ نسیمی نوزیده ست به لطف
بعد از این هم نوزد باد موافق با من
باش تا با نظر بخت مطابق باشم
گر چه یک عمر نبوده ست مطابق با من