روحت اگر دور از بدن باشد چه باید کرد
مثل زلیخا یک نفر گرمای دستانش
ننگی به پشت پیرهن باشد چه باید کرد
با چشم و گوش بسته فرزند هوسهایت
درمعرض عاشق شدن باشد چه باید کرد
آتش بیاندازد به اعماق دل تنگت
وقت فرار از خویشتن باشد چه باید کرد
بعد از هجوم لشکر چنگیز ، احساست
مثل جسدها بی کفن باشد چه باید کرد
مثل سگی ولگرد با یک دسته ی کولی
فکرت همیشه بی وطن باشد چه باید کرد
فرقی میان رفتن و ماندن نمی ماند
دردت فرار از دست ((من)) باشد چه باید کرد ...؟