پشتیبانی

زندگی ساعت درجازده ی امروز است
   
 
نگارنده : حمید
دوشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۴
منم آن سنگ ته ِرود که تیپا خورده
پشت پا از همه ی مردم دنیا خورده

منگ و دیوانه تصور نکنی در ذهنت
چهره ای را که پس از دیدن ِتو جا خورده
 
موج موهات شده تاب و تب گندم زار
به یقین آب حیات از لب دریا خورده
 
زندگی ساعت درجازده ی امروز است
زندگی سیلی سرخی است که فردا خورده
 
مژده ی فصل بهار است گل چارقدت
اینطرف طالع من بر دل سرما خورده

آفتاب لب بامم من و تو انگاری !
گره روسریت بر شب یلدا خورده
.
طشت رسوایی من از لبه ی بام افتاد
چه کسی آمده در خواب لبت را خورده!؟