پشتیبانی

نمیدانم چه پیوندیست بین چشم و لبهایت
   
 
نگارنده : حمید
سه شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۲
نشانم داد چشمانت خدایى را که در دین است
و دانستم که او هم بى گمان موهاش زرین است

نمیدانم چه پیوندیست بین چشم و لبهایت
که در چشمت عسل دارى ولى لبهات شیرین است

درون سینه ى سنگین تو عشاق جان کندند
که حالا با شکوهى مثل دیوارى که در چین است

زمانى عشق شیرین کوه ها را جابه جا مى کرد
و حالا تیشه ى فرهاد بر این عشق خوشبین است

بدان تقدیر جز این نیست باید مال من باشى
تو زیبایى پرى تاوان زیباییت سنگین است

شعر از: حجت حصاری