آه از تر شدن گـاه بـه گـاه لب تـو
اوج یک خواهش تر در دل تابستان است
خنکــای سبد تــــوت سیــــاه لب تـــــو
«بختیاری» شده ام ایل به راه اندازم
رمه ای بوسه بیارم لب چاه لب تو
پـــرده در پـرده غــــزل مست «مرکب خـوانی»
می چکد نت به نت از«شور» و«سه گاه» لب تو
***
غیر من که غَزَلام یک به یک ارزونی تُست
جیگرش پاره بشه هـــرکی بخواهه لب تو