پشتیبانی

چندین غزل به شوق برایش سرودم و...
   
 
نگارنده : حمید
دوشنبه ۸ مهر ۱۳۹۲
گرگ سیاه چشم تو دل را درید و رفت
جان دادنِ فجیــع ِ دلــم را  ندید و رفت

وابسته شد درخت بــه بال پرنده ای
بیگانه وقت کوچ از آن جا پرید و رفت

گفتم که کاش مثل تو  پروانه می شدم
دورم چه ساده پیله حسرت تنید و رفت

عمری کنار جاده به پایش نشستم و
از راه های  دیگر  دنیـــا رسید و رفت

خود  را  اسیرِ  میله ی  تن  کرد  یک  قفس
وقتی که مرغِ عشقِ دلش پر کشید و رفت

چندین غزل به شوق برایش سرودم و
ناگاه دل سپرد بــه شعر سپید و رفت