يك روز بيشتر عمر نمي كنم... - پنجشنبه بیست و یکم شهریور ۱۳۹۲
كنار تو كه قدم ميزنم - پنجشنبه بیست و یکم شهریور ۱۳۹۲
تلاش کرد که عاشق نباشد... اما شد - پنجشنبه بیست و یکم شهریور ۱۳۹۲
چیزی نمانده است که مال خودم شوی - پنجشنبه بیست و یکم شهریور ۱۳۹۲
دلم در دوریت خون شد ، بیا در اشک چشمم بین - چهارشنبه بیستم شهریور ۱۳۹۲
چشمی به تخت و پخت ندارم،مرا بس است - چهارشنبه بیستم شهریور ۱۳۹۲
تو عاشــــــقی یا مـــن؟ نمیدانم! بــــــیا امشب... - سه شنبه نوزدهم شهریور ۱۳۹۲
اما بدون روسری‌ام دوست دارمت - سه شنبه نوزدهم شهریور ۱۳۹۲
عمری است در غزل سخن ازحسن یوسف است - سه شنبه نوزدهم شهریور ۱۳۹۲
از این به بعد به همراهی تو دلگرمم - دوشنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۲
رفته ای! در جستجویت ابر پُرسان! گرد شهر - دوشنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۲
هنوز نذر شب جمعه های من این است... - یکشنبه هفدهم شهریور ۱۳۹۲
آدم که شاعر مى شود تنهاست یا تنهاست - یکشنبه هفدهم شهریور ۱۳۹۲
بهشتت  سبـزتــــر از وعــده ی شداد بود امــا... - یکشنبه هفدهم شهریور ۱۳۹۲
بگذار تا خلاصه کنم٬ دوست دارمت - شنبه شانزدهم شهریور ۱۳۹۲
ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد - جمعه پانزدهم شهریور ۱۳۹۲
امشب بکشد نام تـــو از زیـر زبانــم! - جمعه پانزدهم شهریور ۱۳۹۲
تاریـــخ نو : ۱/ ۱/ یکسال بعد تو ! - جمعه پانزدهم شهریور ۱۳۹۲
آن کـــه چشمان مرا تَر کـــرد ، اندوه ِ تو بود - جمعه پانزدهم شهریور ۱۳۹۲
من از اهالی عشقم، نه از حوالی جبر - پنجشنبه چهاردهم شهریور ۱۳۹۲
ظاهـــری  آرام  دارد  باطن  توفانیــم - پنجشنبه چهاردهم شهریور ۱۳۹۲
عاشقی یکسان اگر با کفر باشد کافرم، - پنجشنبه چهاردهم شهریور ۱۳۹۲
قلبم کتابی است ... - چهارشنبه سیزدهم شهریور ۱۳۹۲
دیوانه‌ای تو هم، به خدا! رو نمی‌کنی - چهارشنبه سیزدهم شهریور ۱۳۹۲
سلیس و ساده بگویم: دلم گرفته برایت!! - سه شنبه دوازدهم شهریور ۱۳۹۲
حتی ستاره‌ای هم نگران من نیست - سه شنبه دوازدهم شهریور ۱۳۹۲
روسري را باز كن تا درد من هم كم شود - سه شنبه دوازدهم شهریور ۱۳۹۲
من شاعرم...به لحن قلم حرف می زنم - سه شنبه دوازدهم شهریور ۱۳۹۲
حالا چه سود می بری از راستگو شدن - سه شنبه دوازدهم شهریور ۱۳۹۲
از ابر پاک کنم، گم شده است باران را - سه شنبه دوازدهم شهریور ۱۳۹۲
و من مجسمه ای ... نه! مترسک جالیز! - دوشنبه یازدهم شهریور ۱۳۹۲
یا فکر مِی کنم به تو یا فکر می‌کنم - دوشنبه یازدهم شهریور ۱۳۹۲
نوشته‌های غــــم انگیز کامیونها را! - دوشنبه یازدهم شهریور ۱۳۹۲
چقــدر نامــــه نوشتـــم ... دلــم پر است چقدر - دوشنبه یازدهم شهریور ۱۳۹۲
تو مثل بهمنی آرامی و محجوب اما من - یکشنبه دهم شهریور ۱۳۹۲
که دور از چشم‌هایش من چرا این قدر غمگینم - یکشنبه دهم شهریور ۱۳۹۲
چشم هایش مثل من تا آخر دنیا تر است - یکشنبه دهم شهریور ۱۳۹۲
دوباره از تو نوشتم هوا معطر شد - شنبه نهم شهریور ۱۳۹۲
من به تنهاییِ این پیله قناعت دارم - شنبه نهم شهریور ۱۳۹۲
خلق را طاقت پیمودن این صحرا نیست - شنبه نهم شهریور ۱۳۹۲
جز خنده سزاوار برای دهنت نیست - شنبه نهم شهریور ۱۳۹۲
شما کجا و من و چادر شبانی من؟ - شنبه نهم شهریور ۱۳۹۲
بهای موی بلندت نوازش است و سزاست - شنبه نهم شهریور ۱۳۹۲
فغانِ بلبل طبعم به گلشن تو خوش است - شنبه نهم شهریور ۱۳۹۲
حرف یک بیمار را بیمار میفهمد فقط - جمعه هشتم شهریور ۱۳۹۲
بیزارم از این پا و آن پا كردنت ای عشق! - جمعه هشتم شهریور ۱۳۹۲
شدم مجموعـــه دارِ دردهـــایِ رایـــج دنیـــــا - جمعه هشتم شهریور ۱۳۹۲
از «باکری» خسته به «چمران» چه بگویم؟ - جمعه هشتم شهریور ۱۳۹۲
مخواه فاصله‌ها را.... مخواه بردارم - پنجشنبه هفتم شهریور ۱۳۹۲
دیوانه آن کسی است که بی‌عشق سر کند - چهارشنبه ششم شهریور ۱۳۹۲