پشتیبانی

کافه شعر ترنج | سمیرا یکه تاز
   
 
نگارنده : حمید
دوشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۵
#دو سه #شب پیش غریبانه دعایی کردم
تا سحر گریه از اندوه جدایی کردم

آسمان ,ماه,زمین ,رقص کبوتر, خورشید...
همه را نذر نگاه تو _خدایی_کردم

من کجا؟قبله ی چشمان شرر بار کجا؟
باز در چشم چرانی چه خطایی کردم!!

گفتم امشب نخرم ناز نگاهت را _نه_
وای بر من !که چنین یاوه سرایی کردم

من به یاد تو و تو فارغی از یادم , آه...
عفو کن گر که چنین چون و چرایی کردم

تو که دنیای پر از صلح منی زیبایم
با خیال تو من احساس رهایی #کردم